سوگواری کن!
سوگ و سوگواری
اخیرا متاسفانه برادر کوچکم مصطفی را از دست داده ام و این برایم غم بزرگی بود و هنوز هم هست . اکنون که در حال نوشتن این متن هستم هنوز سه ماه از رفتنش نگذشته است و من روزهای به شدت سختی را می گذرانم از این رو تصمیم گرفتم در مورد سوگ و سوگواری و مراحل سوگ کمی صحبت کنیم تا افرادی که مثل من در این دوره قرار می گیرند بتوانند از پسش بر بیایند.
سوگواری چیست؟
عزاداری یا سوگواری به مراسمی بر طبق آیین و رسوم گفته میشود که توسط فرد داغ دیده انجام میگیرد و این مراسم ریشه در آداب و رسوم کهن دارد که برای افزایش تحمل و صبر فرد داغ دیده به مدت معین برگزار میشود
سوگواری یعنی غم ازدستدادن. وقتی چیزی یا کسی را از دست میدهیم، یعنی سوگوار میشویم. هرکس این درد را بهروش خودش تحمل میکند. ممکن است احساسات مختلفی در پِی ازدستدادن در افراد ایجاد شود؛ برای مثال، بروز احساساتی مانند احساس گناه یا سردرگمی در چنین موقعیتهایی اصلا عجیب نیست .
مراسم عزاداری درتمامی کشورها و آداب و رسوم وجود دارد که فرهنگ و اداب و رسوم و آیین ها و وابسته به آیتم های زمان و مکان می باشد . این آداب رسوم سابقه طولانی دارد که برای خداحافظی بین فرد فوت شده و بازماندگان انجام می گیرد.
در دره زرافشان در حوالی سمرقند، نقشبرجستهای مربوط به دهههای پیش از میلاد وجود دارد که به مجلس سوگ سیاوش اشاره می کند .
برای اطلاع دادن مراسم ترحیم به آشنایان و اقوام از راه های مختلفی مثل چاپ آگهی ترحیم استفاده می کنند. پس در این شرایط چاپ آگهی ترحیم، یکی از مرحله هایی است که پس از مرگ متوفی و توسط خانواده و دوستان وی صورت میپذیرد.
پوشش سوگ در اقوام و آداب رسوم مختلف
سوگواری در اقوام مختلف پوشش های متفاوتی دارد . مثلا پوشش مشکی در ایام القدیم در عزاداری مورد استفاده قرار میگرفته است . در بخش هایی از قاره اروپا و در کشور هند لباس رسمی عزاداری سفید بوده است . لباس عزا میتواند شامل لباس کامل، کلاه، عینک و دستکش باشد. در برخی از نقاط جهان خصوصاً اروپا، زنان بیوه برای مابقی عمر خود فقط نوع خاصی از لباس میپوشند
در سال 1969 فردی به نام الیزابت کوبلر راس در کتابی به نام در باب مرگ و مردن ، 5 مرحله برای سوگواری بیان کرده که حاصل سال ها تحقیق و مشاهده روی افراد سوگوار بوده است. این مراحل در ابتدا فقط برای افرادی که یکی از افراد عزیز زندگیشان را از دست داده اند بوده اما در آینده به انواع دیگر سوگواری نیز شامل شده است.
چرا باید سوگواری کنیم؟
اگر برای از دست دادن عزیزی سوگواری نکنیم، غم و اندوه در وجود ما ماندگار میشود، درحالیکه باید غم و ناراحتی را قبول کنیم، سوگواری کنیم و وانمود نکنیم حالمان خوب است. وانمود کردن به اینکه ما حالمان خوب است ، مارا قوی تر نمی کند
تحمل دوران سوگ در افراد متفاوت است.
نیاز به عزاداری داشتن یعنی اینکه سعی نکنیم همهچیز را عادی جلوه دهیم، بلکه ما می توانیم با دیدن عکسها و زنده کردن خاطرات و فکر کردن به عزیزی که از دست دادهایم، خود را تسکین دهیم. حرف زدن و فکر کردن راجع به لحظات و خاطرات خوب و بد باعث شود حالمان زودتر خوب شود.
محاسن مراسم تدفین و ترحیم
اگر مراسم خاکسپاری خوب برگزار شود باعث آسان شدن ماتم و سوگ می شود، میتواند مهم ترین کمک در رسیدن به سلامت و آرامش بخش ماتم باشد. از نظر روانشناسان مراسم تشییع، تدفین و ترحیم میتواند امتیاز بزرگی در کمک کردن به بازماندگان برای گذر از اولین مرحله از مراسم ماتم و سوگ باشند. همچنین دیدن پیکر متوفی کمک میکند واقعیت نهایی و بازگشتناپذیر مرگ احساس شود.
سوگواری چقدر طول میکشد؟
نمیتوان گفت که سوگواری چقدر طول میکشد . مدت سوگواری به عوامل مختلفی وابسته است:
سن
عقاید
شخصیت
کسانی که دور و اطرافمان حضور دارند.
نوع فقدان هم در این روند تاثیر بسزایی دارد . در هر حال، نباید فراموش کنیم زمان باعث میشود دردها کمرنگتر شوند. هرقدر زمان میگذرد، امکان برگشتن به زندگی عادی و حسکردن دوباره شادیها بیشتر میشود.
مراحل سوگواری و غم ازدستدادن
سوگواری و غم فقدان مراحلی دارد. با ازدستدادن چیزی یا کسی که برایمان اهمیت زیادی داشت و عزیز بود، وارد برهه ای میشویم که اگر آن را بشناسیم، احساساتمان را بهتر کنترل و مدیریت خواهیم کرد و بهاحتمال زیاد، بهتر و زودتر حالمان خوب و طبیعی میشود. هرچند شیوه عزاداری و سوگواری هرکس با دیگری متفاوت است، بهطور کلی همه ما در این دوران فرایندی با مراحل زیر را به شیوه خودمان طی میکنیم.
دکتر کوبلر رأس پنج مرحلهی مواجهه با مرگ را به ترتیب توصیف کرده است؛
- انکار
- خشم
- چانه زنی
- افسردگی
- پذیرش
انکار: وقتی نمیخواهیم فقدان را بپذیریم
انکار معمولا اولین مرحلهی سوگواری است که دقیقا قبل یا بعد از هر فقدانی اتفاق میافتد ویژگیهای مشخص این حالت شامل احساس ترس، شوک یا بیحسی عاطفی است در طی این مرحله، فرد ممکن است از تصدیق یا صحبت کردن دربارهی غم فقدانش با دیگران خودداری کند غم سوگواری ویرانکننده و واقعا سخت است؛ یعنی بدحال میشویم ، گاهی این حسهای بد آنقدر زیاد میشوند که به انتخاب خودمان وارد مرحله انکار میشویم؛ یعنی برای اینکه از شدت فشار روحیمان بکاهیم، دست به نادیدهگرفتن فقدان میزنیم و دوست داریم طوری رفتار کنیم که انگار چیزی نشده و هیچ ازدستدادنی در کار نبوده است.
خشم: وقتی نمیدانیم بر سر چه کسی فریاد بزنیم
مرحله قبلی ازدستدادن (یعنی انکار) سازوکاری دفاعی بود اما مرحله خشم ماسک و پوششی است که برای پنهانکردن احساسات متنوعِ ناشی از فقدان استفاده میکنیم معمولا احساس خشم پس از فقدان عزیزان یک تجربه مشترک در بین تمام افرادی هست که سوگ را تجربه کرده اند . زمانی که دچار ازدستدادن میشویم، خشم را تجربه می کنیم در واقع ما در تلاشیم تا با واقعیتی جدید سازگار شویم و همزمان احساس ناخوشایند شدیدی را تجربه میکنیم. در این مرحله از سوگواری ما به شدت روی تمامی مسائل و موضوعات حساسیم و در طی فرایند ما با حجم زیادی از اطلاعات و احساسات دردناک روبهرو هستیم که پردازش و بررسی آنها برای ما دشوار است، در نتیجه در قالب عصبانیت و خشم سعی میکنیم تشویش درونی خود را ابراز کنیم تا با فروکش کردن این احساسات به تعادل برسیم.
چانهزنی: وقتی فرضیه میسازیم و درباره تقدیر چانه میزنیم
چانهزنی معمولا مرحلهی سوم سوگواری است و غالبا کوتاهترین مرحله است. در این مرحله، شخص سعی می کند تا معنایی را در غم و فقدان پیدا کند و آن را با دیگران در میان بگذارد در میان گذاشتن دردی که احساس می شود می تواند قطعا به ما در پذیرش و هضم از دست رفتن عزیزمان کمک کند. در طول دوران سوگواری، آسیبپذیر میشویم و احساس میکنیم بیقراریم و راه چارهای برای خروج از حال بد نداریم . اینجاست که برای خروج از وضعیت، دست به مطرحکردن بهانه ها کرده و بهانه تراشی می کنیم و برای خوب شدن حالمان هیچ قدمی برنمی داریم و اقدامی نمی کنیم.
افسردگی: وقتی در میان دیوارهای تاریک غم اسیر میشویم
برعکس دو مرحله قبلی، افسردگی حالتی فعال ندارد و مرحلهای خاموش از سوگواری است. در این مرحله معمولا غم شدیدی را تجربه می کنیم و غالبا منزوی می شویم و با اطرافیان و دیگران با خشم برخورد میکنیم . معمولا در این مرحله در جامعه کمتر حضور پیدا می کنیم کمتر با دیگران صحبت می کنیم معاشرت هایمان کمتر میشود در این مرحله است که یا مشکل را میپذیریم و سعی میکنیم از غم خلاص شویم یا ترجیح میدهیم منزوی شویم و به این حال با غم فقدان کنار بیاییم.اگرچه این یک مرحله بسیار طبیعی در فرایند سوگواری است، اما میتواند تا حدود زیادی باعث منزوی شدن فرد بشود.
پذیرش: وقتی بالاخره قبول میکنیم
معمولا مرحلهی آخر سوگواری پذیرش است .پدیرش در این مرحله به معنای فراموشی و از یاد بردن فرد فوت شده نیست . با این حال، ما دیگر در برابر واقعیت مقاومت نمیکنیم و گارد نداریم و تلاش نمیکنیم که وضعیت دیگری رقم بخورد این مرحله هنگامی رخ میدهد که ما با غم فقدان کنار میآییم در این مرحله ما فقط می پذیریم زندگی ادامه دارد و ما چگونه میتوانیم با این درد کنار بیاییم. بیشتر افراد در این مرحله به زندگی عادی خود برگشته و به سوگواری خاتمه میدهند پذیرش حتما بهمعنای رسیدن به نقطه خوشی از فرایند سوگواری نیست. در این مرحله هنوز هم احساس غم و اندوه میتوان وجود داشته باشد، اما تاکتیکهای انکار، چانهزنی و خشم کمتر حضور دارد.
توصیه هایی برای افراد سوگوار و داغدیده
به خودتان حق بدهید که احساس عصبانیت، غمگینی، ناراحتی و بسیاری از احساسات ناراحتکننده دیگر را داشته باشید.
درباره احساسات خود با دیگران صحبت کنید.
احساسات و نگرانی خود را ابراز و هر وقت خواستید، گریه کنید برخلاف باور غلط برای گریه نکردن!!
مراقب وضعیت جسمی خود باشید. وقتی فرصت پیدا کردید، استراحت کنید و چیزی بخورید.
زمانی را برای کارهای شخصی مانند رسیدگی به بهداشت و مراقبت شخصی خود اختصاص دهید.
به خودتان سخت نگیرید و به دلیل عصبی و پرخاشگر بودن، خود را سرزنش نکنید.
ارتباط خود را با اطرافیان حفظ کنید و با بستگان و کسانی که همدرد شما هستند، در تماس باشید.
احساسات و عواطف خود را از هر راهی که میتوانید ابراز کنید و اگر دوست دارید و میتوانید، بنویسید، نقاشی کنید، گریه کنید، دعا کنید، قرآن بخوانید، عصبانی شوید، داد بزنید و غم سنگین خود را بیرون بریزید. من در سوگ برادرم نوشتن بسیار برایم کمک کننده می باشد.
لوازم شخصی و یادگاریهایی از فرد از دست داده را نگه دارید .اگر باعث تسکین شما میشود، میتوانید با فرد از دسترفته صحبت کنید و برای او نامه بنویسید یا برای او دعا کنید و لوازمش را همراه خودتان داشته باشید . این مورد شخصا برایم آرامش بخش می باشد که با صحبت کردن با عکس برادرم آرام می شوم .
و مهم ترین موضوع اینکه به یاد داشته باشیدبرگشت به وضعیت سابق و رو به بهبود رفتن اثرات عاطفی حادثه، نیاز به زمان زیادی دارد. انتظار نداشته باشید که سریع به وضعیت سابق برگردید .
دیدگاهتان را بنویسید